فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

همه ی مطالبو ببینیاااا

یه روز داشتیم از مدرسه بر می گشتیم رفتم پیش آقای تیموری تا ازش بخوام درو باز کنه تا ما رو پله ها بشینیم:

- سلام آقای تیموری تقبل الله میشه درو باز کنین ما بشینیم ( نکته :به مطلب قبلی توجه کنین)

- تقبل الله نه نمیشه سرده

- تقبل الله هوا به این خوبی

یهو برگشت سمتمو بلند با انگشت اشاره ای سمت من دراز شده گفت:

- this is girl

همه بچه ها زدن زیر خنده منم گفتم:

- جدی؟؟؟؟؟؟؟؟

به خودش اشاره زد و گفت:

- this is boy

- فک نمیکنین واسه زدن این حرف یکم دیره

- مرد چی میشه به انگلیسی؟

- فک نمیکنم مرد به کارتون بیاد شما باید دنبال خیلی خیلی پیر مرد باشین

- خب پیرمرد چی میشه

- میشه old man

نگینو صدا زد و گفت:

- نگین پیرمرد چی میشه این الان میخواد مسخره م کنه الکی میگه 

- نه راس میگه میشه old man

- چی چی؟؟ اردن؟؟؟

بچه ها که دیگه ترکیده بودن منم نزدیک نیم ساعت داشتم Pronunciation تمرین می کردم با آقای تیموری



تاريخ : چهار شنبه 8 دی 1395 | 11:58 | نویسنده : ♚♔♚ Sαßα ♚♔♚ |

یه بار داشتیم از مدرسه بر میگشتیم و من و دوستم روی پله های اتوبوس نشسته بودیم ( بماند که هر کی ما رو دید بهمون گفت اونجا چیکار میکنیم )

وسطای راه یه شیخی رو دیدیم که داشت تو پیاده رو راه می رفت. درجا آقای تیموری صدام زد : صبااااا؟؟

- بله آقای تیموری؟؟

- شیخو دیدی؟؟

- بله. میخواستم بهش بگم تقبل الله که شما صدام کردین

و این جا بود که تلاش های آقای تیموری شروع شد:

- توقلا....تقلبلا....تلقا....

- نه آقای تیموری تقبل الله

- تقبلا

- نه تبقل الله

و صدای هماهنگ بچه ها: تبقل الله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

- اه ه ه لال شدم تقبل الله

- تقبل الله 

- آفرین درس شد دست بزنیننننننن



تاريخ : چهار شنبه 8 دی 1395 | 11:50 | نویسنده : ♚♔♚ Sαßα ♚♔♚ |

بقیه رو هم ببین دیگهههه کلی زحمت کشیدمااا
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بالشت
  • سوء زن
  • خنجر
  • گارفیلد